تاریخ : دوشنبه 92/1/26 | 11:48 صبح | نویسنده : محبوبه
بوی باران،بوی سبزه، بوی خاک
شاخه های شسته ، باران خورده پاک
آسمان آبی و ابر سپید ،
برگ های سبز بید،
عطر نرگس ،رقص باد،
نغمه ی شوق پرستو ها ی شاد ،
خلوت گرم کبوتر های مست ...
نرم نرمک میرسد اینک بهار،
خوش به حال روزگار!
خوش به حال چشمه ها و دشت ها ،
خوش به حال دانه ها و سبزه ها ،
خوش به حال غنچه های نیمه باز ،
خوش به حال دختر میخک - که میخندد به ناز-
خوش به حال جام لبریز از شراب ،
خوش به حال آفتاب.
ای دل من گرچه - در این روزگار-
جامه ی رنگین نمی پوشی به کام ،
باده ی رنگین نمی نوشی ز جام،
نقل و سبزه در میان سفره نیست،
جامت - از آن می که میباید- تهی ست
ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم!
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب ،
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار .
گر نکوبی شیشه ی غم را به سنگ
هفت رنگش میشود هفتاد رنگ!
فریدون مشیری
.: Weblog Themes By Pichak :.