تاریخ : یادداشت ثابت - شنبه 92/9/17 | 9:42 صبح | نویسنده : محبوبه
گاهی اوقات نمیدونم با تقدیر خدا چه کنم فقط اینو میدونم یعنی به این نتیجه رسیدم که چیزی جز سکوت کردن ندارم و این سکوت اینقدر تلخه که ممکنه تلخی اون زندگی رو تلخ کنهگاهی باید با اونچه که برای ما به وجود میاد کنار اومد اگه بخوای به خودت سخت بگیری زندگی هم به تو سخت میگیرهمن واسه امروز چه خیال هایی که نداشتم چه برنامه هایی که ساعت ها نشسته بودم و برای خودم میچیدم دوست داشتم امروز یک روزی بشه خاطره انگیزکه واست شیرین باشه و اگه سال های سال هم بگذره و دوباره برگردی به این روز بازم لبخند روی لبات بشینهولی متاسفانه یا نمیدونم خوشبختانه بخت و اقبال تو این مورد با ما یار نبود و چرخ روزگار به کام ما نچرخیدگاهی وقتا با سن کمی که دارم وقتی فکر میکنم متوجه میشم خیلی چیزا رو تجربه کردم و در تمام تجربیاتم هم به این نتیجه رسیدم که نباید زندگی رو اونطور که میخوای بسازی باید با زندگی اونطور که میخواد بسازی
.: Weblog Themes By Pichak :.