رفتی و خیلی ساده یادت رفت |
یکی بود که با چشمات زندگی میکرد |
|
گفته بودم بعدِ تو هر روز پاییزه |
هر روزم پائیزه، یه پاییزه تاریک و سرد |
|
*** | ||
با رفتنت، یه بغضِ قدیمی و تلخ |
دوباره راهِ تنگِ این گلو رو که بست |
|
باز یاد حرفِ قدیمام افتادم، که |
اگه هیچکس نیست، خدا که هست |
|
*** | ||
نیستی و من به جایِ تو، اینجا |
با خودم حرف میزنم با کینه و درد |
|
توهم زدم که اینجایی! |
بگو کی منو اینجور توهمیم کرد؟! |
|
*** | ||
با همین سن و سالِ کمم |
شدم عینهو بغضِ یک پیرمرد |
|
جوابِ این سوال رو با یک اسم بده |
کی منو اینجوری پیرم کرد؟! |
|
*** | ||
بی تو من یه حال و روزی دارم |
مثلِ یه خونه شدم، رویِ خط زلزله |
|
مثلِ یه گربهی خیس، زیرِ شرشرِ بارون |
مثلِ یک تهسیگارم، که زیرِ پا شد له |
|
*** | ||
مثلِ وقتی که درخت عاشقِ برگ شد |
یک روز باد اومد و برگهاشو بُرد |
|
حالِ صبحِ فردایِ اون بچهای رو دارم |
که تازه از دیشبش بود که باباش مُرد |
|
*** | ||
حالِ اون بچهای که دیشب رو |
با لالاییِ مادرش، صبح کرد |
|
حالا مادرش مُرده! بهونه میگیره |
اینو چه جور میشه حالیش کرد؟! |
|
*** | ||
حالِ اون باغبون پیری رو دارم که |
توو برفِ زمستون به درختش رسید |
|
ولی تا میوههای درختش رسید |
یکی از راه رسید و میوههاشو چید |
|
*** | ||
حالِ اون زنِ جوونی رو دارم که |
خیالش بود، تکیه کرده به مَرد |
|
زنه توو وفاداری مَرد موندش، ولی |
مَردِ نامردش، بهش خیانت کرد |
|
*** | ||
مثلِ اون پسربچهای که عاقبت یک روز |
-مجبور شد- اولین نخِ سیگارش رو کشید |
|
حالِ اون دخترِ عاشقِ سادهای که یکی |
واسه بارِ اول –با عشق!- دامنش رو درید |
|
*** | ||
مثلِ اون چایام که نخوردی، چون سرد بود |
به خدا گرم بود، چون نخوردی شد سرد |
|
تو از همون چشمهایی ترسیدی… |
که هر شب به یادِ چشمهات، گریه میکرد |
|
*** | ||
حواسم به تو بود، که خاکی نشی |
زمینم زدی… ببین پشتم رو، خاکیه |
|
زمین خورده رو خاک میزنی نارفیق؟ |
همین که خدا زمینم زده، کافیه |
|
*** | ||
زمینت شدم، که ریشه کنی، آسمون تر بشی |
خاک آسمونی شد و به ریشهها دل بست |
|
ریشهی نامرد ولی تا یکم جون گرفت |
گرفت و زد و گلدونش رو شکست |
|
*** | ||
میخواستی بری؟ برو، به سلامت، ولی |
دیگه چاقو چرا دستهاش رو میبُره؟! |
|
تو به غریبه میگفتی که غصه نخور |
یکی دیگه اینجا غصهات رو میخوره |
|
*** | ||
من که بخشیدمت ولی هر کی زد |
عاقبت یه روز چوبش رو میخوره |
|
دلی که شکستی، بخشیدتت |
ولی تکههاش دستت رو میبُره |
منبع : http://mehdi.mirani.ir/#ixzz2Mlam8T8P
اگه هیچ کس نیست، خدا که هست
.: Weblog Themes By Pichak :.