سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : چهارشنبه 91/12/16 | 5:3 عصر | نویسنده : محبوبه

گریه بچه

رفتی و خیلی ساده یادت رفت

 

یکی بود که با چشمات زندگی می‌کرد

گفته بودم بعدِ تو هر روز پاییزه

 

هر روزم پائیزه، یه پاییزه تاریک و سرد

   ***  

با رفتنت، یه بغضِ قدیمی و تلخ

 

دوباره راهِ تنگِ این گلو رو که بست

باز یاد حرفِ قدیم‌ام افتادم، که

 

اگه هیچ‌کس نیست، خدا که هست

   ***  

نیستی و من به جایِ تو، اینجا

 

با خودم حرف می‌زنم با کینه و درد

توهم زدم که اینجایی!

 

بگو کی منو اینجور توهمیم کرد؟!

   ***  

با همین سن و سالِ کمم

 

شدم عینهو بغضِ یک پیرمرد

جوابِ این سوال رو با یک اسم بده

 

کی منو اینجوری پیرم کرد؟!

   ***  

بی تو من یه حال و روزی دارم

 

مثلِ یه خونه شدم، رویِ خط زلزله

مثلِ یه گربه‌ی خیس، زیرِ شرشرِ بارون

 

مثلِ یک ته‌سیگارم، که زیرِ پا شد له

  ***  

مثلِ وقتی که درخت عاشقِ برگ شد

 

یک روز باد اومد و برگ‌هاشو بُرد

حالِ صبحِ فردایِ اون بچه‌ای رو دارم

 

که تازه از دیشبش بود که باباش مُرد

  ***  

حالِ اون بچه‌ای که دیشب رو

 

با لالاییِ مادرش، صبح کرد

حالا مادرش مُرده! بهونه می‌گیره

 

اینو چه جور میشه حالیش کرد؟!

  ***  

حالِ اون باغبون پیری رو دارم که

 

توو برفِ زمستون به درختش رسید

ولی تا میوه‌های درختش رسید

 

یکی از راه رسید و میوه‌هاشو چید

  ***  

حالِ اون زنِ جوونی رو دارم که

 

خیالش بود، تکیه کرده به مَرد

زنه توو وفاداری مَرد موندش، ولی

 

مَردِ نامردش، بهش خیانت کرد

  ***  

مثلِ اون پسربچه‌ای که عاقبت یک روز

 

-مجبور شد- اولین نخِ سیگارش رو کشید

حالِ اون دخترِ عاشقِ ساده‌ای که یکی

 

واسه بارِ اول –با عشق!- دامنش رو درید

  ***  

مثلِ اون چای‌ام که نخوردی، چون سرد بود

 

به خدا گرم بود، چون نخوردی شد سرد

تو از همون چشم‌هایی ترسیدی…

 

که هر شب به یادِ چشم‌هات، گریه می‌کرد

  ***  

حواسم به تو بود، که خاکی نشی

 

زمینم زدی… ببین پشتم رو، خاکیه

زمین خورده رو خاک می‌زنی نارفیق؟

 

همین که خدا زمینم زده، کافیه

  ***  

زمینت شدم، که ریشه کنی، آسمون تر بشی

 

خاک آسمونی شد و به ریشه‌ها دل بست

ریشه‌‌ی نامرد ولی تا یکم جون گرفت

 

گرفت و زد و گلدونش رو شکست

  ***  

میخواستی بری؟ برو، به سلامت، ولی

 

دیگه چاقو چرا دسته‌اش رو می‌بُره؟!

تو به غریبه می‌گفتی که غصه نخور

 

یکی دیگه اینجا غصه‌ات رو می‌خوره

  ***  

من که بخشیدمت ولی هر کی زد

 

عاقبت یه روز چوبش رو می‌خوره

دلی که شکستی، بخشیدتت

 

ولی تکه‌هاش دستت رو می‌بُره



منبع : http://mehdi.mirani.ir/#ixzz2Mlam8T8P 
اگه هیچ کس نیست، خدا که هست 




  • فال حافظ
  • قالب پرشین بلاگ
  • ضایعات