تاریخ : جمعه 91/12/18 | 12:21 عصر | نویسنده : محبوبه
خسته ام...
از صبوری خسته ام...
از فریادهایی که در گلویم خفه ماند...
از اشک هایی که قاه قاه خنده شد...
و از حرف هایی که زنده به گور گشت در گورستان دلم
آسان نیست در پس خنده های مصنوعی گریه های دلت را ،
در بی پناهیت در پشت هزاران دروغ پنهان کنی . . .
این روزها معنی را از زندگی حذف کرده ام ...
برایم فرق نمی کند روزهایم را چگونه قربانی کنم....!
عشقم ،بهت قول داده بودم دیگه غمگین ننویسم..اما نمیتونم..منو ببخش..کاش اینجارو هیچ وقت نخونی...عزیزم از اینکه تورو دارم بی نهایت خدارو شکر میکنم
.: Weblog Themes By Pichak :.